در دنیای زراعت، کیفیت بلال چیزی فراتر از ظاهر است؛ شاخصی از سلامت مزرعه، کارایی مدیریت و دقت تغذیه.
ناهنجاری های بلال در ذرت، از اعوجاج فرم تا دانهنرفتن یا پوسیدگی، نهتنها عملکرد را کاهش میدهند، بلکه بهسادگی نشانهای از یک اختلال پنهان در سیستم مزرعهاند.
این مقاله، حاصل تحلیل دقیق مهمترین ناهنجاریهای بلال ذرت است؛ ناهنجاریهایی که بیشترین نرخ جستجو در بین کشاورزان دارند. با زبانی علمی، اما کاربردی و صریح، بررسی میکنیم که چرا بلالها ناقص میشوند و چگونه میتوان با مدیریت تغذیه، کنترل آفات و اصلاح شرایط زراعی، مسیر تولید را بهبود داد.
انواع ناهنجاریهای شکل بلال ذرت
ظاهر بلال ذرت یکی از نخستین شاخصهایی است که کشاورز با چشم غیرمسلح هم میتواند میزان موفقیت کشت خود را بسنجد. ناهنجاریهای ظاهری، برخلاف ظاهر سادهشان، نشانه اختلالات عمیق در سیستم رشد، تغذیه، ژنتیک یا حتی سلامت گیاه هستند. این ناهنجاریها معمولاً به ۴ گروه اصلی تقسیم میشوند:
۱. بلال گلدانی (Gourd-shaped Ear)
در این حالت بلال در ناحیه میانی یا بالایی بهشدت باریک میشود و شکل گلدانی یا قاشقی به خود میگیرد.
دلایل:
-
ضعف در تغذیه پتاسیم و بر
-
آبیاری نامنظم در دوره دانهبندی
-
دمای بیش از ۳۵ درجه در مرحله گردهافشانی
-
استفاده از بذرهای نامرغوب یا آلوده
در یک بررسی میدانی روی ۴۲ مزرعه در استان گلستان، حدود ۱۲٪ از بلالها دچار این ناهنجاری بودند که مستقیماً با کمبود پتاسیم و خشکی مرتبط بود.
۲. بلال موزیشکل (Banana-shaped Ear)
بلال حالتی خمیده و کشیده پیدا میکند؛ بهطوری که شبیه موز بهنظر میرسد.
دلایل:
-
رشد نامتوازن محور بلال بهدلیل تنش خشکی
-
تأخیر در گردهافشانی نسبت به ابریشمدهی
-
کمبود کلسیم و بور
این شکل ممکن است با آفات یا آلودگیهای قارچی نیز اشتباه گرفته شود، اما در اکثر موارد به اختلال در رشد داخلی مرتبط است.
۳. بلال دستهگلی یا چندشاخه (Multiple ears in cluster)
گاهی به جای یک بلال واحد، چند بلال کوچک در کنار هم تشکیل میشود که اصطلاحاً دستهگلی نام دارد.
علتها:
-
تنشهای شدید دمایی در فاز زایشی
-
آسیبهای مکانیکی یا آفتزدگی در نقطه رشد
-
مصرف بیش از حد نیتروژن در مرحله قبل از گلدهی
در مزارع دارای بالای ۳۰۰ کیلوگرم اوره در هکتار، احتمال بروز این ناهنجاری تا ۳ برابر بیشتر از مزارع تغذیه متعادل گزارش شده است.
۴. بلال کوتاه یا تهچین (Nubbin ear)
بلال در این حالت بسیار کوتاه است و فقط بخش پایین یا وسط آن توسعه یافته است. دانهها ناقص، فشرده و گاهی چروکیده هستند.
علتها:
-
کاهش شدید انرژی گیاه در مرحله پس از گردهافشانی
-
آفات سیستم ریشه
-
گرمای شدید شبانه در مرحله پر شدن دانه
-
نبود تغذیه فسفر کافی
علت دانهبندی ناقص یا عدم تشکیل دانه در بلال
بلال ذرت محصولی است که رشد کامل و دانهبندی یکنواخت آن، نهتنها نشاندهنده سلامت گیاه، بلکه نمایانگر کارایی مدیریت مزرعه در تغذیه، آبیاری و زمانبندی کاشت است. با این حال، یکی از شایعترین مشکلاتی که کشاورزان با آن مواجه میشوند، دانهنرفتن بلال یا تشکیل ناقص دانههاست؛ پدیدهای که معمولاً چندین علت بههمپیوسته دارد.
اختلال در گردهافشانی
فرآیند گردهافشانی زمانی موفقیتآمیز است که انتشار گرده از گل نر و خروج رشتههای ابریشم از گل ماده همزمان و هماهنگ باشد. اما در شرایطی مثل گرمای شدید (بیش از ۳۵ درجه)، سرمای شبانه (زیر ۱۵ درجه)، خشکی یا حتی باد زیاد، گردهافشانی ناقص میماند.
اگر ابریشمها دیرتر از زمان پخش گرده ظاهر شوند، تخمکها لقاح نمییابند و بخشهایی از بلال خالی باقی میمانند. طبق پژوهشهای دانشگاه Purdue، تنها یک روز اختلاف زمانی بین گردهریزی و ابریشمدهی میتواند تا ۸ درصد کاهش در دانهبندی ایجاد کند. در مقیاس اقتصادی، این یعنی حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم کاهش عملکرد در هکتار؛ معادل بیش از ۲ میلیون تومان ضرر فقط از یک ناهماهنگی ساده.
سقط تخمکهای بارور شده
گاهی تخمکها لقاح مییابند، اما پس از آن توان ادامه رشد ندارند. دلیل این پدیده معمولاً کاهش فتوسنتز، تنشهای گرمایی، یا ضعف تغذیهای در دوره پر شدن دانههاست. تخمکهایی که در قسمت انتهایی بلال قرار دارند، آخرین مواردی هستند که لقاح میگیرند و بیشتر در معرض سقط قرار میگیرند؛ اینجاست که پدیدهی آشنای “tip dieback” یا سفید ماندن نوک بلال شکل میگیرد.
کشاورزان حرفهای میدانند که اگر در فاز R2 (شروع پرشدن دانه)، گیاه با تنش آبی یا گرمای شبانه روبهرو شود، این ناحیه بلال کامل نمیشود. از همین رو است که در بسیاری از بازدیدهای میدانی از مزارع ذرت، خالی بودن انتهای بلال نشانهای از کمبود انرژی یا استرس زیستی در مرحله پس از لقاح تلقی میشود.
تغذیه ناکافی با عناصر کلیدی
نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کلسیم عناصر حیاتی برای تشکیل دانهاند. نیتروژن انرژیرسان است، فسفر رشد زایشی را تقویت میکند، پتاسیم نقش حیاتی در انتقال مواد فتوسنتزی دارد، و کلسیم در استحکام ساختار سلولی دانه نقش دارد. کمبود هر یک، بهویژه در مراحل R1 تا R3، باعث چروکیدگی، ریز شدن یا سقط دانهها میشود.
در مزارعی که کود نیتروژن در مراحل دیررس استفاده شده یا پتاسیم بهخوبی جذب نشده، دانهها اغلب ناقص، سفت و پوک هستند.
آسیب آفات به گل آذین یا ابریشم
برخی آفات مثل شتهها، زنجرکها یا کرم ساقهخوار، با تغذیه از گل ماده یا خوشه، روند لقاح یا انتقال مواد غذایی را مختل میکنند. این اختلال میتواند موجب توقف رشد دانهها در قسمتهای میانی یا فوقانی بلال شود.
همچنین برخی آفات با انتقال ویروسهایی که به سیستم هدایتی گیاه آسیب میزنند، موجب بروز ناهنجاریهای پیچیدهتری در رشد دانهها میشوند. این آفات، اگر در زمان گردهافشانی حضور داشته باشند، تأثیرشان دوچندان خواهد بود.
طراحی نامناسب مزرعه و پراکندگی بوتهها
نحوه کاشت نیز نقش مهمی دارد. کشاورزان در تجربیات خود، چه در داخل کشور و چه در انجمنهای بینالمللی (مانند Reddit)، اشاره کردهاند که کاشت تکردیفی یا فاصله زیاد بین بوتهها، پراکندگی گرده را کاهش داده و منجر به گردهافشانی ناقص میشود. یکی از کشاورزان نوشته بود:
«بلالهایی دارم که یکطرفشان پُر از دانه است، طرف دیگرشان خالی؛ انگار نصفه گرده خوردهاند.»
وقتی میگوییم یک بلال دانهنرفته، منظور تنها یک نقص ظاهری نیست. با از دست دادن تنها یک دانه در هر ردیف بلال، در مزرعهای با ۳۰٬۰۰۰ خوشه در هکتار، چیزی حدود ۳۰۰ تا ۳۶۰ کیلوگرم کاهش عملکرد خواهیم داشت. این یعنی چند میلیون تومان ضرر خاموش برای کشاورز، تنها از یک ناهماهنگی در آبیاری، تغذیه یا زمان کاشت.
ناهنجاریهای قارچی و قارچی-باكتریایی بلال
در نگاه اول، لکهای سفید یا صورتی بر دانههای بلال شاید چندان نگرانکننده بهنظر نرسد. اما واقعیت این است که بسیاری از این نشانهها، آغاز یک فرایند پنهان، پیچیده و پرهزینهاند: عفونتهای قارچی و باکتریایی بلال. این ناهنجاریها نهتنها عملکرد کمی محصول را کاهش میدهند، بلکه با تولید سموم قارچی (مایکوتوکسینها)، کیفیت آن را بهشدت پایین آورده و در بسیاری موارد باعث حذف کامل محصول از بازار انسانی و دامی میشوند.
پوسیدگی فوزاریومی بلال (Fusarium Ear Rot)
این بیماری، شایعترین عارضه قارچی بلال در مناطق گرم و مرطوب است. عامل آن قارچهای Fusarium verticillioides و F. graminearum هستند که از طریق ابریشم آلوده، زخمهای مکانیکی یا بارانهای شدید به داخل خوشه نفوذ میکنند.
علائم آن به صورت لکههای سفید، صورتی یا خاکستری روی دانهها دیده میشود، که بهمرور گسترش یافته و منجر به چسبندگی و فاسد شدن دانهها میگردد.
در بررسی ۱۰ سالهای در آمریکا، پوسیدگیهای فوزاریومی سالانه بیش از ۱.۹ میلیارد بوشل ذرت را از بین بردهاند؛ معادل ۸.۶ میلیارد دلار خسارت مستقیم در دهه اخیر【CROPROTECTION Network】.
قارچهای فوزاریوم میتوانند سم خطرناک فومونیزین (Fumonisin) تولید کنند که حتی در مقادیر کم، برای انسان، دام، و طیور مضر است.
پوسیدگی دیپلودیا و سیاهک بلال
قارچ Stenocarpella maydis (دیپلودیا) معمولاً در مناطق با بارندگیهای اواخر تابستان شیوع دارد. این عامل با نفوذ به بافتهای داخلی بلال از طریق ابریشم، دانهها را به رنگ قهوهای مایل به سیاه در میآورد. برخلاف فوزاریوم، دیپلودیا کمتر بهصورت موضعی ظاهر میشود و اغلب کل خوشه را درگیر میکند.
در مزارعی با سابقه آلودگی، نرخ ابتلا میتواند به بیش از ۷۵٪ برسد، بهویژه در صورت باقیماندن بقایای گیاهی آلوده از سال قبل.
کپکهای Aspergillus و Penicillium: خطر آفلاتوکسین و اکراتوکسین
در شرایط گرم و خشک، قارچهایی از جنس Aspergillus flavus رشد میکنند و بلالهایی با کپک سبز یا زرد پدید میآورند. این قارچها تولیدکنندهی آفلاتوکسین هستند؛ سمی بسیار قوی که برای کبد انسان، دام و طیور خطرناک است و حتی در مقادیر بسیار کم (ppb) نیز باعث حذف محصول از زنجیرهی خوراک میشود.
در انبارهای با رطوبت بالای ۱۳٪، رشد کپکهای Penicillium نیز آغاز میشود که با تولید اکراتوکسین A، خطرات مشابهی ایجاد میکند.
پیامدهای اقتصادی و سلامتی
-
کاهش عملکرد: در بسیاری از مزارع آلوده، ۱۵ تا ۳۰٪ بلالها به طور کامل غیرقابل برداشت میشوند.
-
افت بازارپسندی: بلالهای کپکزده یا چسبناک، از چرخهی مصرف انسانی خارج شده و حتی برای خوراک دام نیز باید تحت فرآوری سمزدایی قرار گیرند.
-
خطر برای دام و طیور: وجود آفلاتوکسین در خوراک دام منجر به کاهش رشد، کاهش تولید شیر و حتی تلفات دام میشود.
-
افزایش هزینه پنهان: کشاورز مجبور به برداشت زودهنگام، کاهش رطوبت، خرید ارقام مقاوم و استفاده از قارچکش میشود؛ مجموعهای از اقدامات که مستقیماً سودآوری مزرعه را تحتتأثیر قرار میدهد.
راهکارهای پیشگیرانه و مدیریتی
پیشگیری، در مورد بیماریهای قارچی، همواره ارزانتر و مؤثرتر از درمان است. چند توصیه کاربردی:
-
چرخش زراعی و مدیریت بقایا: عدم کشت مکرر ذرت در یک زمین و شخم عمیق بقایای آلوده، میزان اسپورهای قارچی را کاهش میدهد.
-
انتخاب ارقام مقاوم: بسیاری از هیبریدهای جدید ذرت دارای مقاومت متوسط تا بالایی به فوزاریوم و سیاهک هستند.
-
کنترل رطوبت انبار: پس از برداشت، ذرت باید تا زیر ۱۳٪ رطوبت خشک شود تا از رشد کپکها جلوگیری شود.
-
برداشت بهموقع: در صورت مشاهده آلودگی، نباید برداشت به تعویق بیفتد. رطوبت بالای بلال محیط ایدهآلی برای گسترش قارچ است.
-
استفاده هدفمند از قارچکشها: فقط در مزارعی که سابقه بیماری دارند و در شرایط اقلیمی مرطوب، استفاده از قارچکش توصیه میشود.
بیماریهای ویروسی بلال و اثر افات ناقل
مشکلاتی مانند کوچکماندن بلال، دانهنرفتن یا ناقص بودن دانهها، همواره محدود به عوامل تغذیهای یا قارچی نیستند. در بسیاری از موارد، عامل اصلی بروز این ناهنجاریها، ویروسهایی هستند که از طریق آفات ناقل مانند شتهها و زنجرکها به گیاه منتقل میشوند. این ویروسها با اختلال در رشد گیاه، میتوانند عملکرد را بهشدت کاهش دهند و بلالهایی ناقص و بیکیفیت بهوجود آورند.
ویروس موزاییک کوتولگی ذرت (MDMV)
یکی از رایجترین و مخربترین ویروسهای ذرت، ویروس موزاییک کوتولگی (MDMV) است. گیاهان آلوده به این ویروس دچار توقف رشد، برگهای راهراه زرد و سبز، و بلالهایی کوچک، ناقص یا فاقد دانه میشوند. ناقل اصلی این ویروس، گونهای از شتهها (Rhopalosiphum maidis) است.
طبق گزارشهای معتبر، این ویروس میتواند در شرایط بحرانی تا ۷۵ درصد عملکرد مزرعه را کاهش دهد. حتی در شرایط استفاده از ارقام نسبتاً مقاوم، اگر تاریخ کاشت نامناسب باشد، افت عملکرد تا ۴۰ درصد نیز دور از انتظار نیست.
ویروس کوتولگی زبر ذرت (MRDV)
ویروس MRDV که عمدتاً توسط زنجرکها منتقل میشود، موجب کوتولگی شدید گیاه، سفتشدن و راستماندن برگها، و تولید بلالهایی ناقص و ناهماهنگ میگردد. این ویروس در برخی از مناطق کشور، از جمله استانهای فارس، اصفهان و گلستان، مشاهده شده و طبق برآوردها، میتواند بین ۳۰ تا ۷۰ درصد از عملکرد نهایی مزرعه را کاهش دهد.
ویروس موزاییک ایرانی (IMMV)
این ویروس بومی ایران است و نخستین بار در استان فارس گزارش شده است. علائم آن مشابه سایر ویروسهای موزاییکی بوده و شامل لکههای زرد روی برگ، رشد ناقص بوته و تشکیل بلالهای ضعیف یا دانهنرفته است. مزارع ذرت در مازندران، گلستان و اصفهان نیز از نواحی درگیر با این ویروس بهشمار میروند.
نحوه انتقال ویروسها
تقریباً تمام ویروسهای مذکور توسط آفات ناقل منتقل میشوند:
-
شتهها، بهویژه Rhopalosiphum maidis، ناقل ویروس MDMV هستند.
-
زنجرکها عامل انتقال ویروس MRDV هستند و ویژگی خطرناک آنها، امکان انتقال ویروس به نسل بعد است.
-
علفهای هرز میزبان مانند سوروف و پنیرک، در اطراف مزرعه، بهعنوان مخزن ویروس عمل کرده و بهراحتی آفات را به گیاه اصلی هدایت میکنند.
اثر ویروسها بر بلال
تأثیر ویروسها بر بلال قابلتوجه است:
-
کاهش شدید در اندازه و پرشدگی بلال
-
تشکیل بلالهای فاقد دانه یا با تعداد محدود دانه
-
کاهش کیفیت بذر برای نسل بعد
-
افت وزن هزار دانه
-
افزایش هزینههای مدیریتی، شامل کنترل ناقلین، سمپاشی، حذف علفهای هرز، یا حتی تغییر تاریخ کاشت
در برخی مزارع آلوده، مشاهده شده که از هر ۱۰ بلال، تنها ۳ عدد قابلیت فروش دارند؛ مسألهای که منجر به افت قابلتوجه درآمد کشاورز میشود.
راهکارهای پیشگیری و مدیریت
۱. استفاده از ارقام مقاوم: انتخاب هیبریدهای مقاوم یا متحمل به ویروس، گام نخست در کاهش خطر است.
۲. مدیریت آفات ناقل: کنترل جمعیت شتهها و زنجرکها از طریق پایش مداوم، ابزارهای بیولوژیک یا سمپاشی هدفمند
۳. حذف علفهای هرز میزبان: بهویژه در حاشیه مزارع، علفهایی مانند سوروف و پنیرک باید بهطور کامل حذف شوند.
۴. تنظیم تاریخ کاشت: زمانبندی مناسب کاشت میتواند موجب شود که مراحل حساس رشد گیاه، با اوج جمعیت ناقل همزمان نباشد.
۵. بازدید منظم از مزرعه: بررسیهای هفتگی برای شناسایی علائم اولیه آلودگی میتواند از شیوع گسترده جلوگیری کند.
راهکارهای پیشگیری و کنترل اختصاصی برای هر ناهنجاری
برای مدیریت مؤثر هر ناهنجاری در ذرت، لازم است که راهکارهای پیشگیری و کنترل بهصورت اختصاصی و متناسب با ماهیت و علل هر اختلال طراحی و اجرا شود. این راهکارها، علاوه بر کاهش خسارتهای احتمالی، میتوانند به حفظ سلامت محصول و افزایش عملکرد اقتصادی کمک کنند.
۱. ناهنجاریهای ناشی از کمبود عناصر غذایی
برای پیشگیری از کمبودهای عناصر مهم مانند نیتروژن، فسفر و پتاسیم، توصیه میشود برنامه تغذیه گیاه با توجه به تحلیل خاک و نیاز کشت تنظیم گردد. استفاده بهینه از کودهای آلی و شیمیایی بهصورت مرحلهای و بر اساس فاز رشد گیاه، موجب تقویت مقاومت ذرت در برابر استرسهای محیطی خواهد شد. همچنین، بهکارگیری کودهای مایع با ترکیبات غنی و متعادل میتواند سریعتر کمبودها را جبران کند.
۲. ناهنجاریهای ناشی از عوامل بیماریزا
برای کنترل بیماریهای قارچی و باکتریایی، رعایت اصول بهداشت زراعی از جمله تناوب مناسب کشت، حذف بقایای آلوده و استفاده از بذرهای سالم اهمیت بالایی دارد. در صورت مشاهده علائم اولیه بیماری، کاربرد سموم قارچکش و باکتریکش متناسب و با دوز توصیه شده، بهترین نتیجه را به همراه خواهد داشت.
۳. ناهنجاریهای ناشی از شرایط محیطی نامساعد
کاهش اثرات تنشهای آبی، حرارتی و شوری با استفاده از سیستمهای آبیاری دقیق، انتخاب ارقام مقاوم و بهکارگیری کودهای اصلاحکننده خاک، از جمله راهکارهای مؤثر محسوب میشوند. مدیریت زمان کاشت و برداشت نیز میتواند تأثیر بسزایی در کاهش خسارات ناشی از شرایط محیطی داشته باشد.
۴. ناهنجاریهای فیزیولوژیکی
علل این دسته از ناهنجاریها معمولاً به نحوه مدیریت کشت و شرایط رشد مربوط میشود. رعایت تراکم مناسب بوتهها، تنظیم نیتروژندهی و کنترل علفهای هرز میتواند از بروز این اختلالات جلوگیری کند.